
جملات عاشقانه دوستت دارم
از وقتي
دوست داشتنت
در رگ هايم
جريان گرفت
جور ديگر زنده ام
انگار!
ماهي هاي سرخ
از زير پوستم
راه دريا را
پيدا كرده اند...
بیا
مرا آغوش باش
و به اندازه ی
تمام دوستت دارم هایی که بدهکاری
به خود بچسبان .
نگاهم کن
و از چشم هایم
ناگفته هایم را بخوان
تو
نبودی
و من با چشم هایت زندگی کرده ام
از لب هایت بوسه نوشیده ام
و در هوای داشتنت نفس کشیده ام
دلتنگم
بیا تا دلتنگی ام را
در گهواره ی دستانت تاب دهم
و تنهایی ام را
در بستر آغوشت خواب کنم
بیا
مرا آغوش باش.
واژه واژه این غزل را غرق مهرت میکنم
دین و دنیای منی قصد سجودت میکنم
هستی و جانم تویی ، ای مظهر آرامشم
گاه گاهی بی جهت فکر نبودت میکنم
حرفی از رفتن مزن،جانم فدایت ای صنم
زندگی بی برم را نذر چشمت میکنم
عمر من،ای تو دلیل زندگی و هست من
بیت بیت شعر را مشحون بودت میکنم
شاعرم،اهل دلم،از عشق تو بنوشته ام
این غزل را سنگ فرش زیر پایت میکنم.
ازکنارم رفتی و پژمرده چون گلها شدم
همنشین ِ دردوغم باکوهی ازغمها شدم
با همه اهل ِ جهانم ارتباطم بسته شد
با تمام ِ شوق و ذوقم تارک دنیا شدم
هرچه آجر روی آجرمی نهم کج میشود
با همه کوشش ولی بنا بدون ِ نا شدم
آتشی با رفتنت بر روزگارم رخنه کرد
از میان ِ جمع ِعاشق پیشگان مِنهاشدم
اشک ِ چشمم دل به دریا بست و رفت
قطره ای تنها درون ِ آبیه دریا شدم
هرکسی رادرخیابان مثل ِتومی بینمش
مانده ام بااینهمه تو من چراتنها شدم
هرکجا هستی نگاهم خیره ِ راهت شده
رفتی و با رفتنت چون کور ِنابینا شدم
کاش میشد مدتی معنای خود را گم کنی
تا بفهمی من چرا اینگونه بی معنا شدم
- آمار مطالب
- کل مطالب : 2592
- تعدادنظرات : 1482
- آمار کاربران
- تعداد کاربران :3218
- آمار بازديد
- بازديد امروز : 1,799
- بازديد ديروز : 547
- بازديد کل :12,387,448