چشم انتظارم
هوای سرد پاییزی
به زیر نم نم باران
من اینک زیر این سقفم
ولی اما
دوچشمم خیس
تر و گریان
تک و تنها در این بوستان
نشسته گوشه ای مجنون
به دور از لیلی
ازجانان
بقیه در ادامه مطلب
به روی نیمکتی عریان
تنش لرزان
دلش ویران
بماندست خیره چشمانش
به این امید
که از شیرین
کز آن خسرو کش دیرین
نسیم خوش خبر حالا
ازآن معشوقه زان زیبا
دهد مژده
که اینک او
همان شیرین زیبارو
عزیمت کرده در این سو
نگه بر در
هزاران فکر خوش درسر
به امید نظر بر دیده ی دلبر
دراین برف و در این بوران
به زیر هق هق ابران
نه چتری و نه طاقستان
اگرچه دستم اینک سرد
وقلبم مملو است از درد
ولی در سینه ام قلبی
به گرمای رفاقت هست
دمادم تا که جان دارم
اگرچه باد و بوران ها بباشد برسرراهم
مرااز فرط بدخواهی کنندم سخت بیمارم
ولی باز همچنان حالا
نه بیمی برمن از سرما
نه بیمی هم ز بدخواهی این دنیا
به دور از هرصدا و ناله وآهم
تورامن چشم درراهم
- آمار مطالب
- کل مطالب : 2592
- تعدادنظرات : 1482
- آمار کاربران
- تعداد کاربران :3218
- آمار بازديد
- بازديد امروز : 2,628
- بازديد ديروز : 547
- بازديد کل :12,388,277