تبــــــــليغات
پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی
کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون
فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون…
بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر
گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید
که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد…
میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه
سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!
آمار سايت
- آمار مطالب
- کل مطالب : 2592
- تعدادنظرات : 1482
- آمار کاربران
- تعداد کاربران :3218
- آمار بازديد
- بازديد امروز : 980
- بازديد ديروز : 547
- بازديد کل :12,386,629
مطالب تصادفي
مطالب پر بازديد