تبــــــــليغات
خیس باران بودم
مست بوی نم خاک
بوی سبزه و گل مرا هوایی کرده بود
در باغ می گشتم
به سپیدار به سرو دست دادم
گل سرخ را بوییدم
آدرسش را پرسیدم
من نمیدیدم که:
عنکبوتی سر راهم سبز شد
چه سیاه بود تاری تنید
نه چندان سخت
بالهایم نازک بود
و من خود را در آن پیچیدم
سالهاست گرفتار آن تارم
دیگر امیدی نیست
آمار سايت
- آمار مطالب
- کل مطالب : 2592
- تعدادنظرات : 1482
- آمار کاربران
- تعداد کاربران :3218
- آمار بازديد
- بازديد امروز : 2,077
- بازديد ديروز : 547
- بازديد کل :12,387,726
مطالب تصادفي
مطالب پر بازديد