تاريخ : یکشنبه 08 فروردین 1395 نويسنده : سجاد نظرات بازديد: 575

دکلمه غمگین سال تحویل از مریم حیدرزاده
متن دکلمه سال تحویل
چندتا بهاره بی تو میمیرم
از خاطراتم عکس میگیرم
چندتا بهاره نیستیو زندم
امیدوارم چون به آیندم
ساز سکوتت میشه هفت سینم
چند سال من هفت سین نمیچینم
کی گفته که سالم عوض میشه
تنها با تو حالم عوض میشه
چندتا بهاره سال من نو نیست
نقاشی تو رو پیانو نیست
چندتا بهاره اشک می ریزم
مثل خودت پائیزه پائیزم
دکلمه غمگین سال تحویل از مریم حیدرزاده
تقویم من مونده رو اون سالها
تنهام ، کجایی واقعا حالا
فرقش چیه تحویل شه سالم
با تو دگرگون میشه احوالم
دکلمه غمگین سال تحویل از مریم حیدرزاده
عطرت هنوز مونده رو سازم
از عکس هاتم عکس می اندازم
عیدی اینو میخوام ازت ، برگرد
چیزی نمیخوام من ازت ، فقط برگرد
کاری بکن تحویل بشه سالم
من بی تو بی زارم از این عالم
چشمام همش بارونه بارونه
چند ساله که اینجا زمستونه
امسال باهارو تو کنارم باش
چند ساله زندم با این ای کاش
چشم انتاظرم تا تو بگردی
بی تو جهان من که تعطیله
دکلمه غمگین سال تحویل از مریم حیدرزاده
تقویم اون روزه که رفتی
وقتی تو باشی سال تحویله
توقیم اون روزه که رفتی
وقتی تو باشی سال تحویله
دکلمه غمگین سال تحویل از مریم حیدرزاده
فاصله ی ساقه تا شكوفه …
فاصله ی خیال تو با من …
فریادی است که
با مرگ خاموش میشود !!
باران کم کم از نفس افتاده ی بهار!
بر پشت بام خانه ی من آمدی چه کار؟
حسی برای تازه شدن نیست در دلم
باران کم کم از نفس افتاده ی بهار!
بر پشت بام خانه ی من آمدی چه کار؟
حسی برای تازه شدن نیست در دلم
از آسمان ساکت شعرم برو کنار
از دست های خشک تو آبی نمی چکد
بیزارم از دو قطره ی با منت ات، نبار
باغی که زیر پای تو پژمرد و دم نزد
اندام زخم خورده ی من بود روزگار! ـ
« بر ما گذشت نیک و بد اما…» تو بی خیال
پاییز باش و بعد زمستان، چرا بهار؟
دیگر کسی به باغ توجه نمی کند
وقتی نداده میوه به جز نیش های خار
با مردم همان طرف شهر باش و بس
بُغضی گرفته راه گلو را به اختیار
دارد بهار می گذرد با گلوی خشک
چشمان من قرار ندارند از قرار
خدای من دیگر ندارند قرار
- آمار مطالب
- کل مطالب : 2592
- تعدادنظرات : 1482
- آمار کاربران
- تعداد کاربران :3218
- آمار بازديد
- بازديد امروز : 3,540
- بازديد ديروز : 547
- بازديد کل :12,389,189