تاريخ : چهارشنبه 27 آذر 1392 نويسنده : امیر نظرات بازديد: 665
از تنهایی گریزی نیست
بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند
نمی خواهم کسی شال گردن اضافی اش را
دور گردن آدم برفی احساسم بیاندازد
.
.
.
قلبم را عصب کشی کرده ام
دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد
و نه از گرمی آغوشی می تپد
.
.
.
.
طعم سیب می دهد لب هایش و من گناهکارترین حوّای زمینم
بهشت همینجاست ، در آغوش تو با لب های ممنوعه ات
.
.
.
.
آغوشت …
آنچنان پای بندم به این کیش که هزار شیطان نمی توانند
لحظه ای ذره ای ایمانم را سست کنند
.
.
.
.
دلم یک جای دنج می خواهد آرام و بی تنش
جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی
تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد
مثلا آغوش تو
.
.
.
.
ای بهار زندگیم
ای امید بودنم
غنچه ی لب های تو
گرمی شکفتنم
قامت رعنای تو
قبله گاه دیدنم
آن نوای گرم تو
بهترین شنیدنم
کنج آغوش دلت
جاده ی رسیدنم
.
.
.
.
سلامتیه حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد
نه تو چت تایپ کرد
نه میشه پای تلفن گفت
حرفایی که فقط مال وقتیه
که تو رو در آغوش دارم
.
.
.
.
از تنهایی گریزی نیست . . .
بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند . . .
نمیخواهم کسی شال . . .
گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساسم بیاندازد.
- آمار مطالب
- کل مطالب : 2592
- تعدادنظرات : 1482
- آمار کاربران
- تعداد کاربران :3218
- آمار بازديد
- بازديد امروز : 3,485
- بازديد ديروز : 547
- بازديد کل :12,389,134