زمان جاری : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 3:22 بعد از ظهر
تعداد بازدید 484
|
نویسنده |
پیام |
savalan

|
فراموشی .....
نه ... راست گفتی ... بی عرضه ... بی عرضه تر از آنم که از یادم برود آن خاطرات دست هایت دوشیزه محترم آیا بنده وکیلم ؟... خود خدا میخواهد باشد این دوست داشتن ... تمام اعجاز تاریخ هم که بیاید نمیشود ... باور کن... نه کشتی نوح و شفای عیسی، نه قرآن محمد و اژدهای موسی ، فقط خنجر ابراهیم شاید... اما نه ... آن لحظه آخر که خنجر در دست ابراهیم ... زیر گلوگاه من بلرزد ... بی شک باز خدا نا امید میکند همه آن ها که نشسته اند تا فراموشت کنم ... اطمینان دارم ساعتی بعد .... من و ابراهیم دور آتش .... از تو میگوییم و بالا می اندازیم از آن گوشت بریان تلخ روی آتش ....
دلم فـال می خواهــد … قهــوه … تــاروت … نمی دانــم ؟! هر چه باشـــد ، هر چه نقـــش تــو را در این روزهـــــای بــیرنـــگ … پــــر رنـــگ کنــــد !!!
|
|
دوشنبه 29 مهر 1392 - 23:28 |
|
تشکر شده: |
|
|
تشکر شده: |
2 کاربر از savalan به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
marjan & koolooche & |
|
savalan

|
پاسخ : 2 RE فراموشی .....
از تو میگوییم و بالا می اندازیم از آن گوشت بریان تلخ روی آتش ....
دلم فـال می خواهــد … قهــوه … تــاروت … نمی دانــم ؟! هر چه باشـــد ، هر چه نقـــش تــو را در این روزهـــــای بــیرنـــگ … پــــر رنـــگ کنــــد !!!
|
|
دوشنبه 29 مهر 1392 - 23:48 |
|
تشکر شده: |
1 کاربر از savalan به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
marjan / |
|
setarehir

|
پاسخ : 4 RE فراموشی .....
خــودَم قَبـــول دارم کـــهنه شـــده ام آنـــقدر کــهنه کــه می شــوَد رویِ گَردو خـــاک تَنـــَم یــادگــاری نــوشت ...
بنویس و برو...
وقتی قلبم کوچکتر از غصههایم میشودوقتی نمیتوانم اشکهایم را پشت پلکهایم مخفی کنمو بغضهایم پشت سر هم میشکند،وقتی امیدها ته میکشد و انتظارها به سر نمیرسد،وقتی طاقتم طاق میشود و تحملم تمام...آن وقت است که مطمئنا یکی و فقط یکی هوایم را داردخدایا متشکرم
|
|
چهارشنبه 01 آبان 1392 - 18:48 |
|
تشکر شده: |
2 کاربر از setarehir به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
marjan / koolooche / |
|
setarehir

|
پاسخ : 5 RE فراموشی .....
غریــــبه بود...
آشـــــــنا شد...
عـــــادت شد...
عــــــــشق شد...
هســـــــتی شد...
روزگـــــــار شد...
خســـــــــته شد....
بی وفـــــــــا شد..
دور شـــــــــــد....
بیـــــــــگانه شد....
حــــــــــسرت شد...
فراموش نـــــــــــشد..
وقتی قلبم کوچکتر از غصههایم میشودوقتی نمیتوانم اشکهایم را پشت پلکهایم مخفی کنمو بغضهایم پشت سر هم میشکند،وقتی امیدها ته میکشد و انتظارها به سر نمیرسد،وقتی طاقتم طاق میشود و تحملم تمام...آن وقت است که مطمئنا یکی و فقط یکی هوایم را داردخدایا متشکرم
|
|
چهارشنبه 01 آبان 1392 - 18:53 |
|
تشکر شده: |
2 کاربر از setarehir به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
marjan / koolooche / |
|
تشکر شده: |
1 کاربر از setarehir به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
koolooche / |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.