زمان جاری : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 3:28 بعد از ظهر
setarehir

|
پاسخ : 7 RE باران
باریکلا  نقل قول از adminbaranباز باران باترانه با گوهر هاي فراوان ميخورد بر بام خانه يادم آرد روز ديرين فكركنم؟؟؟ گردش يك روز شيرين توجنگل هاي گيلان كوكدكي ده ساله بودم شادو خرم نرم و نازك چستو چابك بادو پاي كودكانه ميدويدم همچو آهو ميپريدم از سر جو دور ميگشتم زخانه ............. بقيشم بگم؟
وقتی قلبم کوچکتر از غصههایم میشودوقتی نمیتوانم اشکهایم را پشت پلکهایم مخفی کنمو بغضهایم پشت سر هم میشکند،وقتی امیدها ته میکشد و انتظارها به سر نمیرسد،وقتی طاقتم طاق میشود و تحملم تمام...آن وقت است که مطمئنا یکی و فقط یکی هوایم را داردخدایا متشکرم
|
|
شنبه 11 آبان 1392 - 14:55 |
|