زمان جاری : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 11:44 بعد از ظهر
تعداد بازدید 986
|
نویسنده |
پیام |
koolooche

|
اگه یه روز ترکم کنی میمیرم …(داستان عاشقانه)
دستاشو مشت کرده بود. پرسیدم توی مشتت چیه ؟! گفت : خودت نگاه کن !!! دستاشو گرفتم و آروم باز کردم … توی دستاش چیزی نبود ! گفتم : چیزی نیست که ؟! دستامو که توی دستاش بود فشرد و گفت : نبود ولی حالا هست ! دستام گرم شد و اون لبخند زد … . . یه دختر و پسر که زمانی همدیگرو با تمام وجود دوست داشتن بعد از پایان ملاقاتشون با هم سوار یه ماشین شدن و آروم کنار هم نشستن … دختر میخواست چیزی رو به پسر بگه ولی روش نمیشد ! پسر هم کاغذی رو آماده کرده بود که چیزی رو که نمیتونست به دختر بگه توش نوشته بود ؛ پسر وقتی دید داره به مقصد نزدیک میشه کاغذ رو به دختر داد ، دختر هم از این فرصت استفاده کرد و حرفشو به پسر گفت که شاید بعد از پایان حرفش پسر از ماشین پیاده بشه و دیگه اونو نبینه … دختر قبل از این که نامه ی پسرو بخونه به اون گفت که دیگه از اون خسته شده ، دیگه عشقش رو نسبت به اون از دست داده و الان پسری پیدا شده که بهتر از اونه … پسر در حالی که بغض تو گلوش بود و اشک توی چشماش جمع شده بود با ناراحتی از ماشین پیاده شد که در همین حال ماشینی به پسر زد و پسر درجا مرد … دختر که با تمام وجود در حال گریه بود یاد کاغذی افتاد که پسر بهش داده بود ، وقتی کاغذ رو باز کرد پسر نوشته بود : “اگه یه روز ترکم کنی میمیرم …”
سلامتیه پـــــت و مــــت [size=10]چون نه هیچی تو مغزشون بود،نه هیچی تو دلشون! [/size]
|
|
چهارشنبه 01 آبان 1392 - 17:38 |
|
تشکر شده: |
|
|
تشکر شده: |
2 کاربر از koolooche به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
setarehir & marjan & |
|
تشکر شده: |
1 کاربر از marjan به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
adminbaran / |
|
تشکر شده: |
1 کاربر از koolooche به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
adminbaran / |
|
marjan

|
|
پنجشنبه 02 آبان 1392 - 23:28 |
|
marjan

|
پاسخ : 5 RE اگه یه روز ترکم کنی میمیرم …(داستان عاشقانه)
بهانه هم میگیری...... بهانه مرا بگیر! من تمام خواستن را وجب کرده ام هیچکس هیچکس به اندازه من عاشق تو و بهانه هایت نیست
|
|
جمعه 03 آبان 1392 - 13:31 |
|
marjan

|
|
جمعه 03 آبان 1392 - 13:39 |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.